بسم الله الرحمن الرحیم
ایراد شده در تاریخ ۱۲آذر ماه در شهر واوان به امامت حجت الإسلام محمدی :
خطبه اول:
خودم و همه شما عزیزان نمازگزاران روز جمعه را به تقوای الهی به ذکر و به دعا و به توجه به حضرت حق توصیه می کنم:
وقتی که از امام سجاد علیه السلام سوال کردند ،که چه عملی در پیشگاه خدای عزوجل فضیلتش بیش تر است؟ بالاخره ما دنبال این میگردیم که یک عملی را انجام دهیم انسان عاقل همیشه دنبال چیز بالا و بهتر و برتر است ُ حضرت فرمودند: اولا اینجا معرفت به خدا و معرفت به رسول اکرم بالاترین چیز هاست در این حدیث نورانی در این کلام نورانی امام سجاد می فرماید: معرفت پیدا کردن به رسول خدا ،معرفت پیدا کردن به خدا و رسول خدا از همه چیزها بالاتر است، بعد از این ها امام مطلبی را بیان می کنند که الان عرض می کنم، پس نکته اول اینکه ما باید به دنبال کسب معارف توحیدی و شناخت بیش تر به پروردگار عالم باشیم، خدا را بشناسیم، آثار صفات او را بشناسیم ، معرفت پیدا کردن به خدای تبارک و تعالی نیازمند به هم تفکر است و هم نیازمند به پای صحبت علما و بزرگان است و هم نیازمند به عمل انسان است که انسان با عملش، خدا توفیق با معرفت بیش تر به او عطا کند ، پس معرفت پیدا کردن برای انسان موحد، برای انسان مسلمان به خدای تبارک و تعالی یکی از ضروری ترین چیزهاست .
معرفت پیداکردن به رسول گرامی اسلام که مقام پیغمبر چیست و چه مقامی دارد و پیغمبر چه ویژگی هایی دارد و چه شخصیتی دارد ؟ خوب است انسان به دنبال این باشد که پیغمبر خودش را بشناسد، پس شناخت توحیدی و شناخت نسبت به رسول اکرم بالاترین چیز هاست ،
بعد از معرفت پیداکردن به خدا و رسول هیچ چیزی بالاتر از این نیست که انسان بغض دنیا را داشته باشد، یعنی چه ?یعنی دنیا طلب نباشد، یعنی آخرت را دوست داشته باشد، یعنی اگر قلب مومن را نگاه کنی محبت دنیا نیست ، محبت به آخرت است ،میل دارد که از مسائل مادی نجات پیدا کند و دریک عالمی که ماده نباشد، در عالمی که نگاه مادی نباشد ،نگاه دنیوی نباشد نگاه غیر الهی نباشد، چرا که این ریشه همه گرفتاری ها است چون این بغض دنیا شعبه هایی بسیاری دارد،
و گناهان نیز شعبه هایی دارند خود این بغض دنیا شعبه هایی دارد که منجربه گناهانی می شود ،خود گناهان هم شعبه هایی دارند، انسانی که گرفتار محبت دنیا شود یعنی نگاهش را به مسائل مختلف اصلاح نکند این به معنای این نیست که خانواده و زندگی نداشته باشد، ماشین نداشته باشد. نگاه ،نگاه الهی و نگاه معنوی باید باشد. قلب مومن میل به این چیزها ندارد آنچه که از ضرورت ها برای خود فراهم می کند، تلاش میکند در احادیث دیگرو روایات دیگر هم به این موضوع اشاره شده که انسان دنبال رزق و روزی برای خودش و برای خانه اش ،برای مرکبش خودش در دنیا بگردد بالاخره کار میکند تلاش میکند.
اما قلب مومن را وقتی نگاه می کنی ،میبینی اصلا میل به دنیا ندارد، قلبش را نگاه میکنی، میلش به آخرت است نه تنها میل به آخرت دارد بلکه دشمن دنیاست، بغض دنیا هم در دلش است گاهی ما دنیا را دوست میداریم، دوست دارد تمام وجودش از محبت این دنیایی که دارد پر شده، به پولش ،ماشینش، حساب های بانکی مسائلی که در دنیا با آن ها در گیر است ،خیلی محبت شدید می ورزد اما اینکه دائم محبت نمی ورزد و محبتش با آخرت است دارد توجهی به آن ها ندارد، انسان مومن این ویژگی را دارد. امام سجاد فرمود:که از این بغض دنیا شعبه هایی هست مثلا حب الکلام ، مثلا حب النسا، حب الدنیا،حب الریاسه، حب العلو.
فرمودند: همه این ها ،همه این مسائلی که عرض شد در حب دنیا جمع اند. امام می فرمایند: حب ریاست . کسی دنبال این است که رئیس شود، مسئول شود ،دست و پا میزند با خیلی ها صحبت میکند ،تلاش میکند که رئیس شود، این یکی از گرفتاری ها است، انسان مومن به دنبال ریاست نیست مگر اینکه دنبالش بیایند. مگر از او بخواهند، انسان مومن ریاست طلب نیست، مگر اینکه شرایط برایش فراهم شود ،انسان مومن دنبال این نیست که رئیس شود مگر اینکه از او طلب بکنند، بخواهند که حجت بر او تمام شود. حضرت فرمودند: حب الراحه آن هایی که دنبال راحتی اند ،کار سخت انجام نمی دهند، این هم از دنیاست، بالاخره بعضی از کارها سخت است، اگر یک جایی سیل بیاید، زلزله بیاید، اگر یک کار جهادی پیش بیاید ،بالاخره راحتی ندارد، سختی دارد، اگر کسی راحتی را دوست داشته باشد، یکی از شعبه های از آن گناه هایی است که امام سجاد بیان میکند و شعبه های حب دنیاست .
حب الکلام: بعضی ها دوست دارند ،حرف بزنند ، هرجا می روند ،حرف میزنند، اصلا اجازه نمی دهند کسی صحبت کند، از خودش خوشش می آید، از حرف زدنش خوشش می آید ،به به حرف دیگران هم گوش نمی دهند و فقط خودشان حرف میزنند این حب الکلام است این هم یکی از ویژگی های بدی است که شاید بعضی ها داشته باشند.
به مقامی نرسیده است ، به توهین کردن شروع میکند، خب تو به مقامی نرسیدی، تو به پستی نرسیدی، راحتی از دست رفته ،ریشه همه این هارا امام سجاد می فرماید: ریشه این ها همه حب دنیاست، حب دنیاست که انسان را بیچاره می کند .
فلذا نوع نگاه انسان باید تغییر کند و اگر تغییر نکند به راحتی خیلی از این گناهان را کنار نمیگذارد. مثلا اگر کسی دنیا طلب باشد، نمیتواند انفاق کند چون نوع نگاه او غلط است و دنیا را بزرگ می بیند
اگر انسانی دنیا را بزرگ ببیند نمیتواند از نرسیدن به مقام، گذر کند
در زمان حال که در معرض هستیم، افرادی رفاقت هایی را طرح ریزی میکنند تا به پشت مقامی برسند، این ها کفر و شرک به خداوند است
یکی از علما میگفتند من در دوران جوانی اقای سید ابوالحسن اصفهانی را دیدم و به او عرض کردم ک روزی شما مرجع خواهی شد، هوای ما را در آن زمان داشته باشید.بخاطر کلمه ای که به اقای سیدابوالحسن گفتم، سالها چوب آن حرف را خوردم
مرجعیت یک مقام دنیای نیست و خداوند دلهای مردم را به سمت امام ره و اقای بروجردی هدایت کرد و مرجعیت با عنایت خداوند و صاحب الزمان عج به افراد داده می شود
خداوند از دشمن مومن، انتقام میگیرد، البته با حکم جهاد امام زمان عج و ولی فقیه با دشمنان اسلام میجنگیم اما در بین مومنین اگر کسی به کسی ظلم کند، انتقام را باید به خدا واگذار کرد
امام سجاد (ع) میفرماید ریشه همه این گناهان، حب دنیاست که انسان را بیچاره میکند
امام به صفوان فرموند: همه ی کارهای تو خوب است الا اینکه شترهایت را به هارون الرشید اجاره میدهی. صفوان گفت ک شترها را برای ایام حج به او اجاره میدهم نه برای لهو و لعب، و خودم به همراه آن ها نمیروم و خدمه با آنها میروند. آقا فرموند آنها که مزد و اجر تو را میدهند؟ صفوان گفت بله، امام فرمود ایا دوست داری آنها زنده بمانند و برگردند که کرایه تو را بدهند؟
صفوان گفت بله، امام فرموند کسی نباید به همین اندازه میل به زنده ماندن دشمنان اهل بیت داشته باشد
در حدیثی دیگر میفرماید :اگر پیش پادشاه ظالمی رفتید و او قصد کرد به شما سکه بدهد و او دست به جیب خود برد تا سکه ها دربیاورد، به همین اندازه هم نباید میل به زنده بودن ظالم داشته باشید
اگر نوع نگاه عوض شود، انسان خوبی ها و ولایت را رها نمی کند
لذا باید برای از بین بردن ریشه یعنی حب دنیا،تلاش کنیم که بلاهای دنیا نشات گرفته از همین ریشه است
ان شاءالله خداوند توفیق دهد در این زمینه موفق شویم.
خدایا محبت خودت و اولیا و اخرت را روز به روز بیشتر کن.
خطبه دوم
خودم و همه شما عزیزان را به تقوای الهی توصیه می کنم.
انشاءالله خداوند به همه ما توفیق دهد که قلبمان از آلودگی ها و از پلیدی های دنیا و محبت دنیا خالی شود.
توسل به امام زمان راه گشا است، توسل به امام زمان، انسان را میتواند در مسیر هدایت و بندگی قرار دهد. یکی از بزرگان به مولایش امام زمان توسل کرده بود ،سوال کردم از یکی از علما که من نماز قضا دارم، سحر ها هم که بلند میشوم برای نماز شب، دلم می خواهد بخوانم اما به خاطر نماز قضا ،نماز شب نمیخواندم نماز قضا میخواندم، از یکی از علما هم پرسیده بودم ایشان فرموده بود: حالا نماز قضاهاتو بخوانی بهتر است، این عالم که میگویم در زمان صفویه بود .
اگر ما بخواهیم امروز دلمان را به سمت امام زمان سوق دهیم، اهل صحیفه بشویم، دعاهایش را نگاه کنید، انسان را زنده میکند، ما خیلی سرمایه داریم ،بعضی ها میگویند: ما چه کنیم ،ما این همه سرمایه معنوی داریم، بعد از قرآن که کتاب باعظمت الهی است که ما از او غافلیم ،چقدر غفلت به قرآن داریم ،دعاهای ما چقدر اثر گذار است، چقدر میتواند جان و روح را سیراب کند، با بند بند این کلمات و دعاها میتواند زندگی خودش را تنظیم کند، همین دعای مکارم اخلاق امام سجاد یک برنامه ی دقیق برای زندگی مومنانه و یک زندگی که بر مبنای بندگی خدا باشد دارد.
رساله حقوق امام سجاد نگاه میکنید، بازهم همین طور، همه این ها قلب را زنده میکند، جان انسان را سیراب میکند، اگر کسی میخواهد نجات پیدا کند ، دعا و توسل باید انجام بگیرد، امام زمان هم توصیه کردند به این دعاهای امام سجاد انشاءالله از امروز بیش تر توجه کنیم.
این روز ها بحث هایی راجع به مذاکرات مطرح میشود.
مذاکرات وین و مباحثی که بین ایران و برخی از کشورهای دنیا است،پنج کشوری که دور هم جمع شدند.اگر بخواهیم تیتروار به بعضی از مسائل اشاره کنیم این هست:
تمام تلاش آمریکا و اروپا این است که این مذاکرات را مذاکرات هسته ای جلوه دهند،بگویند این ها مذاکرات هسته ای است، اما خب ایران هم درمقابل این جنگ روانی ایستاده و معتقد است این مذاکرات فقط برای رفع تحریم ها است.ما مذاکرات هسته ای نمی کنیم، ما مذاکره میکنیم برای رفع تحریم ها. تلاش دشمنان این است که این را در رسانه ها در اخبار و در جنگ روانی که راه می اندازند این طور جا بیاندازند که این مذاکرات،مذاکرات هسته ای است.مقاومت و زیرکی و تیز هوشی مذاکره کنندگان ایرانی این نقشه را دارد، نقشه را بر آب میکند.ایران از مذاکرات وین دو هدف عمده دارد هدف اول:حذف کامل و تضمین شده و قابل راستی آزمایی تحریم ها،علیه ملت ایران است که این هدف را دارد دنبال میکند
هدف دوم:تسهیل حقوق قانونی ملت ایران برای بهره مندی از دانش صلح آمیز هسته ای به ویژه فناوری بسیار مهم غنی سازی برای مقاصد صنعتی طبق معاهده(n.p.t).
یعنی ایران طبق همان معاهده مسئله را دنبال میکند که از حقوق ملت ایران برای استفاده از این صنعت واز این حقوق بهره مند باشند و از حق خود دفاع میکند. اما خب غربی ها دنبال چیز دیگری هستند،غربی ها میخواهند از این توافق یک سکوی پرتابی را درست کنند آن ها دنبال توافق خوب نیستند،آن ها دنبال این هستند که یک توافقی را به حسب ظاهر اعلام بکنند و به صورت مخفیانه توافق را اجرا نکنند.
با تجربه ای که در دست داریم باید راه های سو استفاده از طرح های آن ها را ببندیم و آن ها را وادار کنیم که پای میز مذاکره بایستند و تعهد بدهند و در حوزه های غیر مرتبط باید مراقب باشیم که آن ها دنبال این نباشند که از ما امتیاز بگیرند.فلذا مذاکره کنندگان ما اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنند و تکرار هم نمی کنند انشاء الله.
دولت کنونی و مذاکره کنندگان انقلابی که با هیئت ۴۰ نفره و با دست پر در صحنه حاضر شدند در طول این شش سال درس ها و عبرت های زیادی را گرفتند که این ها برای آن ها سرمایه ایست که آن ها هم توجه میکنند. غرب هم باید بهای بد قولی خودش را بدهد. آن ها بودند که بد قولی کردند،آن ها بودند که پایبند نبودند در این مذاکرات مردم ایران هم حامی مذاکرات هستند،دنبال این هستند ولی مذاکرات عزتمندانه! رای دهندگان انتخابات ریاست جمهوری اخیر در کشور به دنبال این هستند که بالاخره اعتماد و تعامل عزتمندانه و حکیمانه با غرب برقرار شود و این بر مبنای عزت باشد.الان دیگر نوبت ما نیست،توپ در زمین ما نیست،توپ در زمین آمریکا و اروپاست که التزام عملی خودشان را نشان بدهند.این را هم دشمنان ما بدانند هیچ وقت ما تسلیم تهدید نظامی،تحریم و فشار نخواهیم شد.دوران ترامپ که تهدید میکرد، فشار حداکثری بر کشور وارد میکرد،تهدید نظامی کرد،تحریم اقتصادی را شدت داد ما تسلیم نشدیم،در این دوران هم اگر بخواهند همان روش ها را ادامه دهند قطعا شکست خواهند خورد و ما ساختار تحریم هارا به فضل الهی در هم خواهیم شکست.
نکته بعدی راجع به مسائلی که در کشور مخصوصا در اصفهان اتفاق افتاد.
هزاران نفر از کشاورزان و مردم شریف اصفهان چند روز در اطراف پل خواجو و زاینده رود تجمع کردند و مطالبات به حقی را توام با متانت و با تمرکز بر یک مسائل خاص و شعار های مشخص دنبال میکردند.با نمایندگان و استانداری و مسئولین کشور ملاقات و مطالبات خودشان را اعلام کردند.اما از شام پنج شنبه تا شام جمعه یک عده اندکی تلاش کردند که این ماجرا را به خشونت بکشند و اتفاقا این را به کل کشور سرایت دهند و به بهانه اصفهان استان های دیگر را هم دچار آشوب و اغتشاش کنند.اینکه یک جماعتی مودبانه حرف خود را مطالبه کنند یک مسئله ای است که همه قبول دارند،بار ها هم این اتفاق افتاده یا در مقابل نهاد ریاست جمهوری. دیروز یا پریروز رئیس جمهور در جلسه ای که در مجلس حضور داشتند وقتی بیرون از مجلس می آیند می بیند یک عده ای درباره بیماری خاصی و مشکلاتی که اون افراد داشتند تجمع کرده بودند، رئیس جمهور از خودرو پیاده می شود و در جمع آن ها حاضر میشود.وقتی ما می بینیم مسئولین مخصوصا رئیس جمهور کشور توجه به این مسئله دارد، توجه به این موضوع دارد، باید دنبال بکنیم و کمک بکنیم که این مسئله حل شود،اینکه به اغتشاش کشیده شود،اینکه به آتش بکشیم، اینکه مسائل مختلفی در حاشیه کار بوجود بیاید این را باید مراقب باشیم.هم مردم ما باید هوشیار باشند هم کسانی که دست اندرکار هستند بایدمراقبت کنند که دشمنان ما از این وضعیت سوء استفاده نکند و به شهر های دیگر وبه جاهای دیگر سرایت ندهند. ببینید چه کسانی الان خوشحال میشوند از این اغتشاشات،از این به هم ریختگی ها!
میبینید دشمنان ما منافقین،صهیونیست ها توئیت میزنند. بعضی ها خیال میکنند این ها شعار است ٬ نه!این ها شعار نیست واقعا آن ها دنبال براندازی و تجزیه و ضربه زدن به جمهوری اسلامی هستند. آن ها علاقه مند به ایران نیستند آن ها دنبال تجزیه ایرانند،آن ها دنبال این هستند که ایران قدرت نداشته باشد،حتی برخی ازکسانی که منصف اند و در صف دشمن هستند بار ها این را اعتراف کردند که هدف آمریکایی ها،صهیونیستی ها و وهابی ها چی هست،هدفشان این است که کشور مارا ضعیف کنند.ایا آن ها واقعا دلسوز آب هستند؟ ایا آن ها دنبال مسائل مختلف مردم هستند؟ مگر نه اینکه در همه ماجرا های مختلف کسانی که تفکر انقلابی دارند برای حل موضوع سراسیمه و با روحیه جهادی در مناطق مختلف حاضر میشوند.سیل میشود، زلزله میشود ،چه کسانی در میدان حاضرند؟مگر همین انقلابی ها نیستند مگر همین بسیجی ها ومسجدی ها نیستند!در سر پل ذهاب چند سال نیروهای بسیجی و جهادی تلاش کردند٬ در سیل پل دختر حضور چشمگیر نیروهای انقلابی را دیدیم. وقتی مشکلی به وجود می آید نیروهای انقلابی در میدان هستند اما آن ها دنبال این هستند که تجمعات و گرفتاری ها و مسائلی که باید بالاخره از ناحیه مسئولین حل شود،این فضا را احساساتی کنند و تحریک کنند که وارد فاز دیگر بشود«اعتراضات» .تنفر از مسئولین ایجاد بکنند. بله اگر مسئولی کم کاری میکند باید پاسخ دهد اما اگر یک حس تنفری در ملت ایجاد کنند این خیلی خطرناک است باید مراقب باشیم و دشمنان ما برای این موضوع دارند تلاش میکنند.
نکته بعدی نکته ای است که نیروهای انقلابی باید حواسشان جمع باشد در زمانی که هجمه های خارجی زیاد،جنگ روانی دشمن در خارج از کشور زیاد،هجمه به جریان انقلابی از عمود این خیمه که ولایت فقیه است،که چه هجمه های عظیمی در رسانه های خارجی میشود ،رسانه هایی که وابسته دشمنان هستند و هیچ وقت هم عزت ملت ایران را نخواستند.به نهاد های انقلابی مثل سپاه و بسیج به افرادی که تفکر انقلابی دارند همچنین هجمه وارد میشود. اینجا دیگر باید اولویت را بشناسند ،برادران عزیزی که رسانه دارند در شبکه های مجازی فعال اند،عمل خودتان رو این طور ببینند که این کاری که من دارم انجام میدهم، این مطلبی که دارم می نویسم،دارم چه کسی را تقویت میکنم چه جریانی را تقویت میکنم اینکه به جان هم بیفتیم و تیکه پاره کنیم هم دیگر را به بهانه انتقاد چه در مسئله ی ماجرای بحث سلامت، که گروه های انقلابی به جان هم بیوفتند،همدیگر را بزنند این صلاح نیست بعضی در فضای مسئولیتی که دولت میخواهد افرادی را انتخاب کند،درموضوعات مختلف که مختص اسلامشهر هم نیست،شروع کنیم به نقد همدیگر،بله نقد خوب هست مطالبه گری خوب هست،آداب دارد،اما باید خیلی اولویت ها را در نظر گرفت،وقتی میبینیم کسی تلاش میکند باید مطالبه گری ما بگونه ای باشد تا کسی که کم کاری میکند،انتقاد از او یک روش دیگراست.چه نسبت به مسائل کلان کشور چه در شهرستان.بعضی از عزیزان در شهرستان اسلامشهر،گویا بیکارند که فقط هم دیگر را لت و پار میکنند این همه موضوع مهمی که هم در سطح ملی داریم هم در سطح بین المللی داریم هم در مسائل فرهنگی،اجتماعی ،سیاسی،شبهات،همه این ها را رها کردندو چسبیدند به اینکه رفیقش الان کجاست چیکار دارد میکند! این چه تشخیص اولویتی است؟ آیا خدا و امام زمان از این عمل راضی است؟متهم به دروغ گویی میکنیم،متهم کردن دوستان انقلابی خیلی خطر ناک است ،اگر کسی نمیداند بداند،اگر کسی در این میدان قدم میزند،زدن همدیگر یا جاهلی است که نمیداند در کدام میدان است یا عامل نفوذی دشمن است برای برهم زدن جریان انقلابی. اختلاف انداختن بین مومنین کار شیطان است،یا جاهل است یا نفوذی از این حالت خارج نیست.
ایام فاطمیه است داستانی را نقل کنم : کسی مامور شده بود روضه حضرت زهرا را در کنار مسجدی بخواند که آن مسجد در کنار سفارت عثمانی ها بود. آنجا مامور بود که هرروز روضه بخواند،از قاتلین نام هم ببرد و به وضوح مسائل را بیان کند، به مدت ده شب هرروز میرفت. بعد باعث اختلاف شود. رفتند تحقیق کردند که بانی این روضه چه کسی بوده؟که با ده واسطه به سفارت انگلیس رسیده بود.سفارت انگلیس دارد این پول را تزریق میکند که از ابزار مختلف استفاده کند. با دین به جنگ دین می آید. برای اینکه چهره های مومن و انقلابی در دنیا را خراب بکنند، داعش درست میکنند ،گروه های تندرو تروریستی راه میاندازند آن هم با چهره های دینی. الله اکبری که ما میگوییم یک ذکر توحیدی است، در تسبیحات حضرت زهرا بعد از نمازمان ۳۴ مرتبه الله اکبر می گوییم . امیرالمومنین وقتی موذن الله اکبر میگوید گریه میکرد و می فرمود نمی فهمید موذن چی می گوید،یک طوری جلوه میدهند که مردم دنیا،اگر در جمع اروپایی کسی گفت الله اکبر فکر کنندالان حمله تروریستی اتفاق میافتد.میترسند.
دشمن دارد کار میکند تلاش میکند بعد تو همه این ها را رها کردی؟هرچقدر هم نصیحت میکنیم،بعضی ها نصیحت بردار نیستند گویا، البته همیشه این حرف ها بوده و هست و خواهد بود، در این میدان نباید انسان قدم هایش سست شود باید استقامت کند باید محکم در میدان بود.شما امام را ببینید،امام چه گرفتاری هایی در ماجراهای مختلف داشتند،وقتی که می دیدند دوستان اذیت می کردند خیلی بیشتر اذیت میشد. رنج نامه ی سید احمد آقای خمینی را شما مطالعه کنید ببینید چه رنج هایی که امام نکشیدند، ولذا این مطلب هست تا ظهور امام زمان که امام باقر فرمود:کار امام زمان از پیغمبر سخت تر است٬به دلیل اینکه کسانی در مقابل امام زمان می ایستند که آن ها هم با قرآن علیه او احتجاج میکنند.با امامی که خودش قرآن ناطق است.قرآن و امام زمان یکی هستند، حقیقتشان یکی است،مفسر و مبین امام زمان است،بیان کننده بطون قرآن امام زمان است و جالب این است که یک نفر با قرآن مقابل او بایستد و احتجاج کند.منافقین اول انقلاب چه میخواندند؟مگر کتاب های کمونیستی میخواندند؟مجاهدین خلق چه میخواندند ؟مجاهدین خلق در جلسات تفسیر نهج البلاغه قرآن حضور داشتند ولی وقتی که کج برداشت کنی، غلط برداشت کنی، اشتباه برداشت کنی، شهید مطهری را میکشی.اینا بودند، پس چه کسای بودند شهید مطهری را شهید کردند. روش استعمار هم همین هست، یک عده آدم کوتاه فکر و یک عده آدم کوچک را انتخاب بکند برای اختلاف انداختن،برای به هم زدن در داخل کشور و شخصیت های مختلفی که کم آوردند و از قطار انقلاب پیاده شدند.کم هم نبودند. برادران و خواهران باید همه گوش به فرمان ولی باشیم.
کاری که انجام میدهیم ببینیم با ولایت سازگاری دارد؟ با حرف او سازگاری دارد؟ با سیره او سازگاری دارد؟این کاری که من انجام میدهم با سیره شهدا سازگاری دارد؟کدام شهید کدام عالم کدام عارف این روشی که ما در برخی از کارهایمان روش خودمان قرار دادیم بااین روش جلو رفتند؟یک مسئله ای مطرح شد در قم که بین یک نظریاتی که ایت الله جوادی با ایت الله مصباح داشتند.نظرات علمی بود ٬بلافاصله تا این در جامعه مطرح شد آقای جوادی به دیدن آقای مصباح میرفت و اقای مصباح به دیدن آقای جوادی میرفت،این دست اورا میبوسید و او دست آن را می بوسید. دوتا عالمی که هردو در حد مرجعیت در حد بالای علمی قرار داشتند،صاحب نظر بودند،چه قدر نسبت به هم تواضع داشتند.
بروید به علما مراجعه کنید،بگویید ما به این کار ها مشغولیم بگویید درسته است یا غلط؟چه کسی که در ادارات مشغول است چه کسی که در بسیج مشغول است چه کسی که کار امنیتی و اطلاعاتی میکند،همه باید خودمون رو به یک عالم دین عرضه کنیم بگوییم این کار های ما درسته است؟قیامت ما به خطر نمی افتد؟
برادر و خواهری که میخواهی فعالیت اجتماعی، سیاسی ٬فرهنگی ٬یاهرچی انجام بدهی اول برو پیش یه عالمی بگو این کارها را میخواهم انجام دهم، نه اینکه خودت را همه چیز فهم بدانی بری در میدان کار کنی خیال کنی الان داری به اسلام خدمت میکنی،کسی که عالم ندیده کسی که استاد ندیده کسی که خود رو است، این شخص نمی تواند خدمتگزار باشد.شما شهدایی که الان جریان ساز هستند میگویید زین الدین، باکری،همت این ها نگاه کنید ببینید با کی نشست و برخاست کردند.تا از جبهه برمیگشتند خونه آقای بهاالدینی،خونه آقای میانجی،ایت الله بهجت میرفتند. اقای صیاد شیرازی می گوید که از جبهه برگشتند دو نصفه شب یک راست رفتیم خانه آیت الله بهاالدینی، سماور روشن بود گفتند میدانستم می آیید.
همین شهید حاج قاسم سلیمانی کفنش را پیش چهل نفر از علما میبرد و نگفت من که فرمانده هستم.
پیش عارف برو،پیش استاد برو ،یک نصیحت از این بشنو،یک نصیحت از اون بشنو،عمل هم بکن.کار اقتصادی میخواهی انجام بدهی هیچ مشورتی نمیکنی!اقا میخواهد کار سیاسی بکند خودش فکر میکند،می بندد،میدوزد،بعد یک سال است،ده سال است یک عالم را ندیده است،نمیدانم این چه مومن و انقلابی است که پای منبر بزرگان اهل معنا نمینشیند،مشورت بگیرد ،راهکار بگیرد،بگوید این برنامه در زندگی من است،چه کار کنم.عبدالعظیم حسنی عالم بود،میرفت پیش امام هادی که جوان بود و میگوید عقاید من این است کجایش ایراد دارد،و خدا هم این مقام را به او اعطا میکند
مراقبت کنیم و به همه هم بگویم،هرکس گوشی دستش میگیرد و با ابروی مومن بازی میکند،وبیچاره تر کسی که این حرف ها را میشنود و باور میکند.بدانید هر کسی دارد اختلاف افکنی میکند، یا به پستی نرسیده یا به مقامی نرسیده،یا جایگاهش به خطر افتاده یا دنبال موقعیتی بوده نشده،درست است مطالبه گری هم داریم که دنبال پست و مقامی هم نیست ولی مودبانه و با آدابش،درست حرف میزند،و معلوم است دارد کاری را دنبال میکند تا جوابی هم بگیرد
اما اینکه با کینه و کدورت از هم حرف میزنیم این شیطان است.
ان شاء الله خداوند مارا از گرفتاری ها و بلاهای دنیوی نجات بدهد.
خداوندا آخر و عاقبت مارا ختم به خیر بگردان.
والسلام علیکم والرحمه الله و برکاته
بدون دیدگاه