بسم الله الرحمن الرحیم
ایراد شده در نماز جمعه شهر واوان به امامت حجت الاسلام محمدی:
خطبه اول
خودم و همه شما عزیزان را به تقوای الهی توصیه میکنم
از امام سجاد راجع به چکیده دین سوال کردند وقتی که از آقا سوال شد که چکیده دین را بیان کنند ،حضرت سه جمله و در سه قسمت پاسخ دادند.کل دین و کل شریعت در این سه جمله خلاصه میشود: اگر کسی میخواهد اهل دینداری باشد اهل تقوا باشد. اهل رعایت مسائل باشد .
حضرت فرمودند: انسان حق را بگوید حرف باطل نزند .از حق دفاع کند .حق را بیان کند و الا اینکه به ضررش باشد .و الا اینکه به او طعنه بزنند و اورا در سختی قرار بدهند ،اورا دچار مشکل بکنند.البته یک جاهایی تقیه کنید. آنجا دربرابر دشمن برای حفظ جان ،شاید ضرورت داشته باشد یک جاهایی انسان عقاید خودش را بیان نکند آنجا مسئله فرق میکند.اما اینکه ما توان بیان حق داشته باشیم حرف حق بزنیم از حق دفاع کنیم این یکی از وظایف انسان های مومن و متقی است. مخصوصا در این زمان که مسائل مختلفی مطرح می شود .
هم در حوزه مسائل اعتقادی هم در حوزه مسائل اجتماعی سیاسی مسائل مختلفی که امروز در جامعه میبینید.کسی که خودش را اهل تقوا می داند، کسی که خودش را امام زمانی می داند ،کسی که خودش را سرباز امام زمان و زمینه ساز ظهور امام زمان می داند ۰ باید حرف حق بزند از حق دفاع کند مطالب حق را منتشر کند.در مقابله حرف باطل بایستد و حرف غلطی شنید با آن به درستی مقابله کند.
این از یک غیبت شخصی یکی دو نفر شروع می شود تا مسائل کلان تر و بزرگ تر .اگر دیدی کسی دارد حرف باطلی میزند شما حرف حق را بزن. البته حرف حق زدن هم باید بگونه ای باشد که حرف حق را بشناسد. بعضی ها خیال می کنند دارند حرف حق میزنند ولی اینطور نیست .
در باطن انسان برای اینکه حق را بشناسد خوب است که اشنا با قرآن باشد ،با روایات آشنا باشد ،با علما بزرگان ،مثلا به عنوان الگو امام را، رهبر را، بزرگان را ،علامه طباطبایی را، آقای بهجت را، شهدا را اینا مد نظر بگیرد.سیره عملی آن هارا ببیند ،مبانی آن هارا متوجه شود و از حق دفاع کند. در مقابله با باطل بایستد. از حق دفاع کردن وظیفه ی مومن است. حرف حق زدن وظیفه ی مومن است بی تفاوتی خیلی بد است. انسان اگر بی تفاوت باشد در فضای مجازی که حرفی میزنند بی تفاوت است.
در جمع خانوادگی نشستند یک حرف باطلی مطرح می شود بی تفاوت است. حالا قرار نیست دعوا راه بیندازد ،با بیان منطقی با ادب با بیان نرم و دلسوزانه انسان خیلی از حرف ها را می تواند بزند. بله یک جاهایی هم ممکن است لازم باشد انسان اخمی بکند، یک ناراحتی بکندآنجا باید جایش را بشناسد. باید انسان مخاطب شناس باشد.
باید هنر این کار را داشته باشد،و یاد بگیرد. ولی حداقلش این است که انسان بیانش بیان حق باشد و دفاع از حق بکند و در مقابل باطن با ایستد. یک جا نشستید دارند راجع به یک مسئله دینی حرف باطلی میزنند، حرف بزن. دارن راجع به یک مسئله سیاسی یک حرف باطلی میزند حرف بزنیم از حق دفاع کنیم ریشه بسیاری از حرف های باطل ندانستن است.ریشه بسیاری از گرفتاری های ما از روی جهل و عدم آگاهی حرف زدن است و لذا امام سجاد فرمودند :قول الحق.
از امام سجاد سوال کردند چکیده شرایط دین را بیان بفرمائید حضرت فرمودند :قول الحق حرف حق زدن، حکم کردن به عدل .انسان اگر میخواهد حکمی کند، حرفی بزند، قضاوتی کند، باید به عدالت باشد
اول توصیه می شود که تا جایی که مقدور است برادران و خواهران هیچ کس را قضاوت نکنید تا ان جایی که می توانید قضاوت نکنید. اگر در مقام قضاوت قرار گرفتید باید حکم به عدل بکنید .
گاهی ما از ابعاد یک قضیه مطلع نیستیم بی خود راجع به یک موضوعی اظهار نظر میکنیم،مارا به باطل می اندازد گاهی انسان حکم به باطل میکند و حکم به بدی میکند، چه بسا بسیاری از این حرف ها وبال گردن ما بشود .یک قضاوت نابه جا ۵۰۰ سال برزخی مارا گرفتار میکند.یک قضاوت نابه جا گرفتار میکند تا قیامت کل برزخت را در گیر می کند.
این خیلی خطرناک است اگر کسی قضاوت کرد کسی را اگر کسی قضاوت نابه جا کرد اگر کسی بدون علم ابعاد قضیه را ندانست، جزئیات ماجرا را نمیداند قضاوت میکند این خیلی باید هشیار باشد و باید به خدا پناه ببرد و باید مراقبت بکند.
دوتا دوست هستند دعوایشان شده آوردند که شما حَکَم بشوید ،باید مراقب باشید میخواهید یک حرفی بزنید قضاوتی کنید راجع به یک شخصی حالا این شخص میخواهد رفیق باشد، دوست باشد، همسایه باشد، مسئول باشد، باید قضاوت ،قضاوت عاقلانه ای باشد. تا ان جایی که میشود راجع به دیگران نباید انسان اظهار نظر کند و قضاوت کنداگر یک جایی مجبور شد حرفی را بزند.
امام سجاد می فرماید: اگر میخواهید قضاوت کنید ،اگر میخواهید یک جایی حرفی بزنید، این حرف زدن حکم کردن گاهی میبینید.دوتا مسجدی اند این دوتا باهم اختلافی دارند. من نفر سوم میخواهم اختلاف را حل کنم.این جا هم باید مراقب باشم حق کسی ضایع نشود.اگر میخواهم حکمی چیزی صادر کنم که اختلاف برطرف شود باید اینجا حکم به عدالت کنم.حرف ناحقی مطرح میشود در مقابل آن حرف نا حق، ما باید حکم به عدل کنیم
حرف زدن با معنای عدالت، حرف زدن های ما گفتن های ما شنیدن های ما این ها انسان را یا جلو میبرد یا عقب میندازد. اگر نورانی بود، اگر بر مثال برمبنای خدا و دستورات دین بود.انسان جلو می رود، حرکت می کند نورانی میشود.اما اگر این مبانی در آن نبود،برای خدا نبود ظلمت است. گرفتاری است. وبال گردن است این که یک آقایی قضاوت کرده بود بین دونفر، در بازار، من سال ها گرفتار ان برزخ بودم تا اینکه طرف را پیدا کنم و حلالیت طلبیدند. حالا این که طرف پیدا بشود و حلالیت بطلبد از آن کسی که از دنیا رفته ،دستش از دنیا کوتاه است ،چگونه باید پیغام برساند که آقا مارا حلال کنید ما یک قضاوتی کرده بودیم. امام سجاد اول فرمودند :قول الحق
بعد فرمودند: ولحکم بالعدل و سوم فرمودند: والوفاباالعهد.
این وفای به عهد یک مسئله ی ان این است که همه می دانید کسی عهد و پیمان کرده باید وفای به عهد کند.و الا اینکه عهد و پیمانش با ادم مومنی نباشد. بله یک جایی اگر این عهد و پیمان بر مبنای کار حرام و باطل است.بله آنجا وفای به عهد معنا ندارد، فرض کنید دوتا دوست دزد هستندباهم عهد و پیمان بستند که در دزدی کردن. اینجا وفای به عهد معلومه وفای به عهد معنا ندارد.
وفای به عهد در روابط بین مومنین یکی از ضرورت هاست.
من حالا ان قسمتی که به ذهن ما می اید از وفای به عهد وقتی می شنوید، مثلا یکی قول و قراری گذاشته این ها بیش تر به ذهن می آید.
من یک مقداری راجع به چیزی که امروز در جامعه بین جوان ها و مردم فلانی ادم با مرامی با معرفتی است؛راجع به این میخوام صحبت کنم بعضی از دوستان بی وفا هستند بعضی از دوستان نان و نمک می خورند،نمکدان میشکنند. اینجا خیلی بد است. خیلی ها هستند نان و نمک خوردند ، اما به محض اینکه کوچک ترین مشکلی که برایشان پیش آمد، حق نان و نمک را حق دوستی را حق نشست و برخاست را ادا نمی کنند.
بلکه چنگ می اندازند، چنگ به صورت دوستشان، برادرشان، که بارها با او هم سفر بودند،با او نشست و برخاست کردند. او در جلسات مختلف نشستند چنگ میندازند این بی وفایی است.امیرالمومنین فرمودند: کسی که به عهد خودش وفا دارنیست به دوستی اش اعتماد نکن.به دوستی کسی که با عهد خودش وفادار نیست ،به ان مرام و معرفت رفاقت وفادار نیست.به ان منش به قول امروزی ها با مرام ندارد اعتماد نکن به دوستی کسی که به عهدش وفادار نیست ،بله در کار حرام انسان باید رها کند.بله من دیدم رفیقم اهل حرام شد نگوییم؛ با تو نیستیم اینجا ،دیگه به ان مرام و معرفت نمیگویند.بله مرام و معرفت این است که انسان رفیقش را نگه دارد ،به او تذکر بدهد .یاد آوری کند. امان از بی وفایی خیلی بد است
حالا این بی وفایی و این وفا داری هم در مسائل شخصی و خانوادگی است.
یک زن و شوهری نسبت به هم و فادار باشند. برادر و خواهر نسبت به هم وفادار باشند. پدر و فرزند نسبت به هم وفادار باشند،همسایه ای نسبت به همسایه دیگر وفادار باشند. تشکیلاتی نسبت به هم وفادار باشند. آدمهایی نسبت به هم وفادار باشند. آقا سال ها در مسجد پشت سر آقایی نماز خواندید،نسبت به ان آقا وفا دار باش، در مسجد سال ها با یه نفر تو هم پایگاهی بودی، هم سنگر بودی، وفادار باش ،حالا اگر هم اشکالی به وجود آمده، باید اشکال را یک جور دیگری حل کنی ،نه این که چنگ بزنی سال ها باهم جبهه بودی وفادار باش،سال ها باهم در کار خوب و مسجد کار خیر بوده به هم بی وفایی نکنید. تا میبیند یک موقعیت جدیدی به وجود می اید بی وفا می شود. پشت پا میزند،پل های پشت سر را خراب میکند بی ادب می شود. انسان درون خودش را رو میکند.
باید خیلی مراقب باشیم پس حدیث امام سجاد را بیان کردیم سوال کردند از امام سجاد که چکیده ی شرایط دین را بیان بفرمائید امام فرمودند .اینکه انسان حرف حق را بگوید اینکه انسان حکم به عدل کند و اینکه انسان وفای به عهد داشته باشد.عهدی، پیمانی، اگر بسته شد انسان وفادار باشد.
ما چقدر جاهایی که باید حرف میزدیم حرف نزدیم، چقدر جاهایی که می باید حرف میزدیم حرف زدیم. این ها همش وبال گردن است ،خدارحمت کند علامه حسن زاده را ایشان می فرمود:اینکه انسان چاله ها را بشناسد ،حرام خدارا بشناسد ،حلال خدارا بشناسد ،باید کلاهش را بندازد آسمان این چاله چوله ها را بشناسد. از خدابخواهیم که به مابد و خوب خودمان را بفهماند و خدا این کار را دارد می کند.خدا به اهل تقوا الهام میکند به دلشان میندازد،گاهی به دل آدم می افتد کاری را انجام بدهیم، گاهی به دل آدم می افتد ،کاری را انجام ندهیم ،گاهی الهامات شیطانی ملک می اید مومن را به سمت خوبی ها الهام میکند راهنمایی میکنداما شیطان هم می اید الهامات خودش را انجام میدهد. سوق میدهد سمت بدی ها سوق میدهد سمت زشتی ها ،حالا در محل کار جلوی خودت را بگیر، جلوی زبانت را بگیر،این جا یک حرفی را نزن پشت سر رفیقت، جلوی رشد او را نگیر یک کاری دارد انجام میدهد. حالا وای به حال این بی وفایی نسبت به چی باشد نسبت به امام جامعه باشد نسبت به رهبر باشد،نسبت به امام زمان باشد،
این دیگر بدترین نوع بی وفایی است .اگر کسی در محاسباتش با مردم بی وفا باشد، معلوم نیست با امام جامعه هم وفادار باشد. خیلی ها بودند از رهبری خیلی جاها مایه گذاشتند و به واسطه رهبری به خیلی جاها و خیلی مقامات و پست ها رسیدند.
اما این که رهبری میخواهد آن ها را جابه جا کند، به خاطر هرچی یا به خاطره سن و سال یا به خاطره این که بالاخره زمانی که فرد جدیدی بیاید میبینی چنگ میزنند، پس معلومه بی وفایی.
بی وفایی نسبت به اباعبدالله ان هایی که با امام حسین بودند. ان ها مال جان برایشان مهم نبوده همه را فدای امام حسین کردند.تمام زندگی ما فدای امام حسین باشد. طرف امده کربلا میگوید زندگی چی؟ زن و بچه ام چی؟یا اینکه به بهانه زن و زندگی میره و یاری امام رو فرا موش میکند .
اگر تمرین وفاداری و تبعیت نکند از امام زمانش هم معلوم نیست تبعیت بکند. انجا هم هزارتا بهانه جور میکند . امام باقر فرمودند : امام زمان بیاید این هایی که میخواهند در مقابل امام زمان بایستند که همین طوری نمی ایستند، میگن قرآن اینجوری به ما میگه تو داری چی میگی؟
امام زمان میگویند از قرآن میگویند. همچنان که خیلی ها نسبت به رهبر جامعه، امام جامعه ممکن است با قرآن و روایات روبه رو بایستند .یک روز یک طلبه ای از من سوال میکرد: میگفت که آقا مگر ما این عبارت هارا درزیارت عاشورا نداریم چرا آقا این چنین راجع به وحدت بیان میکنند.اره واقعا درست میگویید من نکته بسیار درستی است. من خبر نداشتم به نظر من بیایم یک جلد یک زیارت عاشورا برای رهبری بفرستیم
شما خبر نداری زیارت عاشورا این چیز هارا گفته یعنی به نظر شما آقا زیارت عاشورا نخوانده ؟تا الان که تو این برداشت را کردی .حالا او راجع به مسائل وحدت ،راجع به مسائل دیگر هم همین راجع به پست و مقام. الان که همه احتمال میدهند ممکن است در دولت جدید به پستی مقامی برسند
حالا نرسند هم به صورت این و این به صورت آن چنگ میندازند ،اگر ازتو خواستند حجت تمام شد .اگر دیدی از شما خواستند حجت برشما تمام شد .
خیلی لزومی ندارد دست و پابزنید.خلاصه مطلب انشاالله خداوند مارا اهل وفای به عهد قرار دهد.بی وفا نباشیم نسبت به امام جامعه بی وفا نباشیم .نسبت به امام زمان بی وفا نباشیم.
بی وفایی یک صفت بسیار بدی است که منشا بسیار ی از این گرفتاری هایی که برای اهل بیت به وجود آمد بی وفایی یاران بود.
خطبه ی دوم
خودم و همه شما عزیزان را به تقوای توصیه می کنم.
گاهی انسان یک حرکت برمدار حق ،یک حرف حق، یک حکم به عدل، یک وفاداری می بیند. مسیر جامعه را گاهی میبینید عوض میکند. گاهی حرف به موقع ما، دفاع ما، بصیرت ما، مسیر یک جامعه را برای چند سالی و گاهی چند صد سال عوض میکند .میبینید ریشه در ان صحبت و دفاع از حق وفاداری و استقامتی داردکه بعضی از افراد انجام دادند.نمونه با ارزش همین انقلاب اسلامی است. کسانی که این کار را انجام دادند، این زحمت را کشیدند این استقامت را این بصیرت را به خرج دادند. مسیر یک جامعه عوض کردند و منتهی می شد به یک انقلابی که انشاالله زمینه ساز ظهور امام زمان باشد.
انشاالله دست کم نگیریم کارهای خودمان را حرف های خودمان را اظهار نظر خودمان را که هرکدام از این ها چه بسا کمک کند به جبهه حق وحرکت را سریع تر کند .
نکاتی که در خطبه دوم خدمت برادران و خواهران اهل نماز جمعه و شرکت کننده در نماز جمعه باید بدانند این است :
عرض کنم مسئلهی انتخاب اعضای جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی است.
خب این شورا خیلی مهم است. شاید مردم شورای عالی انقلاب فرهنگی را نشناسند. شورا مرکز فرماندهی فرهنگ و یک قرار گاه ملی و تاثیر گذار است که تا الان متاسفانه درست و حسابی به ان پرداخته نشده است. در گام دوم انقلاب بازسازی ساختار و سازمان فرهنگ ضرورت امروز ماست و اقتضای این ضرورت این است که ما نگاه مان را نسبت به مسائل فرهنگی باید ارتقا بدهیم.احساس مسئولیت کنیم. اعتقاد راسخ میخواهد. باور عمیق میخواهد .اگر این هایی که دربین مسئولین ایجاد شد مخصوصا در کسانی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی و بعد مسئولین دیگر کشور هستند بسیاری از گرفتاری های ما برطرف می شود.
گاهی بسیاری از این مشکلاتی که امروز در مسئله فرهنگ یا در برخی از مسائل اجتماعی میبینیم علتش این بوده که خیلی از عزیزانی که در مسئولیت هایی که داشتند خوب عمل نکردند یا برخی جاها اهمیت موضوع را خوب درک نکردند
شورای عالی انقلاب فرهنگی قلب فرهنگی است. قرار گاه ملی مسائل فرهنگی کشور است که در نامه رهبر انقلاب و در حکم رهبر انقلاب به برخی از ان ها اشاره شده که به ان توجه کنند .
نکته دوم تقریبا بیش از صد روز از دولت سیزدهم گذشته است هم تقدیر باید کرد از برخی از حرکات و کارهایی که در دولت انجام شده وهم توقعاتی که مردم دارند باید بیان شود.
اولا تقدیر باید کنیم از دولت از نظر روحی و انگیزشی در این سه ماه نشان داد که درمیدان است که از روحیه جهادی مخصوصا شخص رئیس جمهور در بین مردم حاضر بودند و در حوادث مختلف حضور دارند .
مخصوصا اتفاقی که در اندیکا و هرمز گان به وجود آمد. مسئولین با سرعت در میان مردم حضور پیدا کردند و یک همگرایی هم بین قوا و دستگاه هاست که این به خوبی مشاهده می شود ،این جنبه انگیزشی و روحی این جنبه قابل تقدیر است.در حوزه عملکرد هم در حد خودش یک حساب مقبول دارد.
موفقیت دولت در چندین موضوع مهم خب این موفقیت ها موفقیت های خوبی است که شاهد آن ها هستیم .
که به بعضی از آن ها که بخواییم اشاره کنیم. موفقیت دولت در واکسیناسیون عمومی در خدمت شما عرض کنم:
در پرداخت حقوق بدون خلق پول و استقراض خلق پول بدون پشتوانه و بدون استقراض پرداخت حقوق کنند،این مسئله مسئله بسیار مهمی است.:
توفیقات دولت در سفر های استانی ،تامین کالاهای راهبردی در کاهش رشد نرخ بعضی از اقلام مثل سیمان آهن یا اقلام دیگر وبا تلاش باید انجام دهندراجع به خروج مسکن از رکودی که دارد، طرح ساخت یک میلیون مسکن، فعالیت های خارجی که امروز شاهد اون هستیم. ارتباط فعال با کشور های همسایه، چین، روسیه، اروپا ،برخی از کشورهای اروپایی که برخی از پول های ما آزاد شد.۴ میلیار دلار در این چند مدت از دارایی های ما آزاد شده که این ها توفیقات دولت است. این ها عضویات در سازمان شانگهاین از اقدامات موفق دولت است.
اما توقعاتی هم وجوددارد که این توقعات حق مردم است. مسئله ی مسائل مختلفی که ما امروزه شاهد ان هستیم، مخصوصا در حوزه اقلام، برخی از اقلام گرانی ها ،این ها توقع است و البته باید به نسبت زمانی که دولت در اختیار دارد توقع داشته باشیم. حرف مردم گرفتاری مردم است و این را انشاالله دولت محترم توجه بکند.
یک بخشی از ان به سیاست هایی که در دولت و در کلان کشور هست بر میگردد که باید به ان توجه کرد. بخشی از ان هم خود مسئولین میانی و مسئولین استانی و مسئولین شهرستانی هم باید تلاش کنند.
واقعا بعضی از ادارات ما مسئولیت هایی که در خود شهرستان به عهده دارند، خود این ها هم نیرو های جهادی این مسائل را حل بکنند. بدون نیاز به برخی از اتفاقاتی که بخشنامه ای یا دستورالعملی بیاید .اگر مثلا دستگاه های نظارتی ما نظارت خودشان را قوی تر بکنند، اگر دستگاه هایی که در شهرستان داریم، حضور خودشان را در بین مردم بیش تر کنند ،بسیاری از مسائل و مشکلات حل میشود. و بسیاری از خواسته های مردم حل میشود، توقعات به حقی است که انتظار می رود انشاالله عملی بشود.
نکته بعدی تسلیت عرض میکنیم در گذشت ایت الله مجتهد شبستری را که بعد از عمری خدمت و فعالیت در حوزه های مختلف دار فانی را وداع گفتند
به رهبر انقلاب و مردم عزیزمان مخصوصا به استان آذربایجان غربی آذربایجان شرقی تسلیت عرض میکنیم. ایشان سال ها در آن استان فعالیت کردند ،هم خبرگان هم امامت جمعه ودر حوزه های علمیه تهران ایشان نقش آفرینی داشتند. یکی از خاطراتی که مربوط به این شخصیت با روحیه جهادی و فعالیتی که این شخصیت بزرگ داشتند، یک خاطره ای را از ایشان داشتم مطالعه میکردم که در مجلس خبرگانی که میخواستند رهبر را انتخاب کنند . بعد از رحلت حضرت امام ان مسئله ای که سفارش امام بود، نسبت به ایت الله خامنه ای را بیان نمی کرد، یکی از کسانی که در بعد از رای گیری وقتی رای گیری میکنند. برای شورای رهبری شورای رهبری رای نمی اورد، وبعد انجا توصیه هایی که امام کردند و برخی از جلساتی که امام راجع به مقام معظم رهبری بیام کرده بودند.را بیان نمی کردند،
ایشان یک نامه ای می نویسد به آقای هاشمی که ان توصیه هارو بیان کنید. نامه ایشان را نمی خوانند.ایشان بلند می شوند و فریاد می زنند در مجلس خبرگان ،آقا ما نامه به شما دادیم این چیز ها را چرا بیان نمی کنید، کسی که بلند می شود و فریاد میزند که ان خاطرات را بیان کنید و بعد ان خاطرات بیان می شود. خداوند ایشان را رحمت کند و با امیرالمومنین محشور بگرداند.انشاالله یاد و خاطره ی علامه طباطبایی هم گرامی می داریم که ایامشان را سالگرداشان گذشت، شخصیت والا مقامی که تفسیر المیزان چقدر عجیب است
این تفسیر واقعا ارزشمند است. برادر ایشان به ایشان نامه می نویسد که پدر و مادر ما در برزخ از شما گله مندند.ایشان می گوید چرا گله مندند گویا شما چیزی نوشتی؟آن ها رو شریک نکردی علامه طباطبایی می گوید: من اصلا فکر نمی کردم این کار من ثوابی داشته باشد. این تفسیر المیزان با این کیفیت که نوشتند هنوز تفسیر اول است.میگوید من فکر نمی کردم ، این روحیه بندگی خدارا میگوید.من اصلا فکر نمی کردم این کار من ثوابی داشته باشد. هرچه هست برای پدر و مادر.م تفسیر المیزان ان جا هدیه می کند و بعد آن ها احساس رضایت می کنند.چون برادر ایشان هم از علما و اهل معنا بودند علامه سید محمد حسین . سید محمد حسن هم برادر ایشان بود و صاحب مقامات معنوی بود خدا همه علما را رحمت کند.
نکته بعدی که به آن اشاره کنم، مسئله شکست جریان صهیونیستی آمریکایی که در منطقه با جبهه مقاومت میجنگد. شکستش را دارد میبیند.
مخصوصا در یمن هفت سال کشتار، هفت سال جنگ، بچه ها را کشتند
زن مردم، را بچه مردم را، بی گناه کشتند. الان در گرسنگی در گرفتاری ها این سال دارند مقاومت میکنند و امروز میبینیم که اعتراف سعودی آمریکایی آخر خطش نزدیک شده وخیلی از مناطق آزاد شدند.
مردم یمن خیلی از مناطق یمن توانستند به دست بیاورند و در مقابل دشمنان آمریکایی صهیونیستی و سعودی چنان مقاومت کردند. با دست خالی، گاهی با شکم گرسنه ،گاهی گزارشاتی که مسئله غذا و مسئله کودکان ادم از یمن میشنود واقعا دل هر انسانی ازاده ای به درد می آید .یکی از عزیزان نقد میکردندگاهی در ۲۴ روز یکبار شاید یک وعده غذایی بتوانند بخورند. خداوند به ان رزمندگان اسلام انشاالله توفیق روز افزون عطا کند.
والسلام علیکم و الرحمه الله و برکاته
بدون دیدگاه